پایان دادن به یک رابطه هرگز آسان نیست. اگرچه بسیاری از مردم غیر از این باور دارند، اما پایان دادن به یک رابطه می تواند به شدت مضطرب کننده و غم انگیز باشد. قبل از تصمیم گیری برای پایان دادن به یک رابطه، همیشه باید دلایل ترک را بسنجید. با این حال، هنگامی که مطمئن شدید، مهم است که به یاد داشته باشید که همسر سابق شما زمانی عشق شما بوده است. شما باید صادق باشید بدون اینکه ظالم باشید و دلسوز باشید بدون اینکه به شخص امیدوار باشید. با کمی درایت و تفکر می توانید به رابطه پایان دهید و آسیب های عاطفی احتمالی را به حداقل برسانید. مراقب باشید، ممکن است به شما هم آسیب برساند.
از تهدید ترک به عنوان ابزاری برای رسیدن به راه خود در بحث استفاده نکنید. اگر آن را میگویید، آماده باشید که از آن با عمل پشتیبانی کنید. قبل از تصمیم گیری، در مورد مشکلات به طور آشکار و مستقیم با شریک زندگی خود صحبت کنید. بسیاری از افراد سالها رنج میبرند و هرگز مشکلات را با شریک زندگی خود مطرح نمیکنند، که همین منجر به جداییهای زیادی میشود.
اگر واقعاً میخواهید رابطهتان را پایان دهید، باید فهرستی از همه دلایلی که در رابطه ناراضی هستید و همه دلایلی که آن چیزها را نمیتوان برطرف کرد، تهیه کنید.
زمانی که احساس بی ثباتی می کنید یا بعد از اینکه هفته بدی را سپری کردید و رابطه خود را مقصر همه مشکلات خود می دانید، تصمیم نگیرید که از شریک زندگی خود جدا شوید. قبل از اینکه این تصمیم مهم را بگیرید، برای دریافت نظرات دوستان و والدین قابل اعتماد، افرادی که ممکن است بینش مفیدی در مورد مسائل رابطه شما داشته باشند، وقت بگذارید. هنگامی که تصمیم گرفتید از شریک زندگی خود جدا شوید، به کسی نگویید. اشکالی ندارد که برای مشاوره نزد یک دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانواده خود بیایید، اما وقتی تصمیم خود را گرفتید، کاری که باید انجام دهید این است که بعداً به شریک زندگی خود بگویید.
زمان و مکانی را انتخاب کنید که هم برای شما و هم برای شخص مقابل مناسب باشد. قبل از اینکه یک امتحان بزرگ را پشت سر بگذارد یا قرار است سر کار برود، از او جدا نشوید. جمعه ها انتخاب مناسبی هستند. از شریک زندگی خود در رستوران یا مکان مورد علاقه خود در پارک جدا نشوید. یک مکان خنثی را انتخاب کنید که برای هیچ یک از شما معنای خاصی ندارد.
زمانی را انتخاب کنید که بدانید در یک وضعیت احساسی نسبتاً آرام خواهید بود. بعد از اینکه فهمیدید برای یک جلسه استرس زا در محل کار تا دیر وقت خواهید ماند، از شریک زندگی خود جدا نشوید.
برای اینکه احترامی را که سزاوار طرف مقابلتان است قائل شوید، بدون توجه به اینکه چقدر از آن می ترسید، باید شخصاً به رابطه پایان دهید. تنها زمانی که میتوان از طریق تلفن به این رابطه پایان داد این است که در یک رابطه از راه دور هستید و میدانید که برای مدتی همدیگر را نخواهید دید.
در آنچه می گویید قاطعیت داشته باشید. لازم نیست جدایی یک رویداد دراماتیک و خاص باشد. به اصل مطلب برسید و بگویید که دیگر نمی خواهید در رابطه باشید، این برای شما کارساز نیست. در غیر این صورت بحث به جاهای مختلفی کشیده می شود.
از هرگونه اظهار نظری که این تصور را ایجاد می کند که این جدایی آزمایشی است و ممکن است بعد از یک استراحت کارها را از سر بگیرید و به هم برگردید، خودداری کنید.
شما نمی خواهید که شریک زندگی تان با احساس عدم اطمینان در مورد اینکه چرا رابطه به پایان رسیده است کنار برود، اما نمی خواهید که او با دانستن 20 چیز مهمی که در مورد او دوست ندارید کنار برود. فقط صادق باشید که چرا رابطه باید پایان یابد، چه به این دلیل که احساس خفگی، کنترل شدن یا بی احترامی می کنید. زمان را با توضیح دادن بیهوده تلف نکنید.
سخت ترین دلیل جدایی این است که دیگر عاشق نیستید و این تقصیر آن شخص نیست. در این صورت، باز هم باید صادق باشید، اما تا جایی که می توانید آن را با ملایمت بگویید.
هنگامی که دلیل اصلی خود را بیان کردید، لازم نیست وارد تمام جزئیات شوید و استدلال های قدیمی را دوباره تکرار کنید، مگر اینکه شخص واقعاً گیج شده باشد. دلیلی برای مطرح کردن مشکلات گذشته و اضافه کردن توهین به آسیب وجود ندارد.
فرد را زمین نگذارید و باعث احساس ناامنی و بی ارزشی در او نشوید. نگویید، "من فقط می خواهم با یک مرد واقعی باشم" - در عوض، بگویید "من فکر می کنم هنوز باید روی تقویت اعتماد به نفس خود کار کنید."
از تهیه فهرست طولانی از دلایلی که چرا از او جدا می شوید، خودداری کنید. دلیل متفکرانه خود را به مشکل اساسی بیاورید: "ما در زمینه های کلیدی به اندازه کافی سازگار نیستیم"، "من در مسیر شغلی خود از جانب شما حمایت نمی شوم، و نمی خواهم مسیرم را تغییر دهم، «من بچه میخواهم و تو نمیخواهی» یا جزئیات مشابه و خاص دیگر.
فردی که در حال رها شدن است معمولاً با عصبانیت یا با تعجب، شوک یا وحشت واکنش نشان می دهد. اگر با عصبانیت پاسخ داد، سعی کنید آرام بمانید و سعی کنید او را آرام کنید. صدای خود را آرام نگه دارید، حتی اگر شروع به فریاد زدن کنند. اگر خیلی از کنترل خارج شد، فقط آن را ترک کنید و بگذارید آرام شود.
اگر نگران تنها گذاشتن عشق سابق خود هستید، با یکی از دوستانش تماس بگیرید و توضیح دهید که چه اتفاقی افتاده است، کجا هست، نگران چه چیزی هستید و دوست دارید چه کاری انجام دهد. بابت رنجی که این موقعیت ایجاد کرده عذرخواهی کنید و از این دوست برای کمک تشکر کنید و آن را رها کنید.
اگر همسر سابقتان به حدی عصبانی است که در آن لحظه خون به مغزش نمی رسد، بگویید: "فریاد زدن بر سر یکدیگر مفید نیست. من تصمیم خود را گرفته ام و نظرم را تغییر نمی دهم، اما این کار را خواهم کرد. اگر میتوانی آرامتر باشی، با تو صحبت کنم. کمی وقت بگذار تا آرام شوی، و سپس با من تماس بگیر - پس از آن میتوانیم دوباره صحبت کنیم.» اگر تماس گرفت، به قول خود عمل کنید. تماس را جواب دهید و اگر سؤالی وجود دارد، با پاسخ های خود صادق و مهربان باشید، اما مکالمه را کوتاه نگه دارید تا درد را طولانی نکنید.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که در پایان دادن به یک رابطه مرتکب میشویم این است که اجازه میدهیم عذاب مرگ نهایی ادامه داشته باشد. هزینه های مشترک را نهایی کنید، اموال را از هم جدا کنید.
اگر آن شخص نمیداند که چرا از او جدا میشوید، میتوانید در نامه یا پیامی موضوع را واضحتر نشان دهید. آنچه را که باید بگویید، بگویید، اجازه دهید طرف مقابل خودش را در یک پیام توضیح دهد تا احساس کند به او گوش داده شده است، و آن را رها کنید.